خیلی تابلوِ!!!:) خیلی!!!
روز-داخلی-کلاس کنترل کیفیت
من:شما شریفی هستی؟چرا تا حالا ندیدمت!ورودی چندی؟
بغل دستی:نه من دانشگاه دیگه ای بودم،میخوام ارشد بخونم،میام سر کلاس ها میشینم!خب شما راضی ای از شریف؟چه جوریاس؟
من:والا من خیلی راضی نیستم!درسته سطح علمی خوبی داره ولی این جو نمره محوری بچه ها خیلی تو ذوق میزنه!این جوِ فقط درس!این رشد بادکنکی که خیلی ها دارن و...من دوس دارم آدما همه بعدی باشن!البته نه این که توی شریف آدم های همه بعدی نباشه ها،هس، ولی کم هس!!!من خودم خیلی دوستای خوبی دارم تو این دانشگاه ولی فک کنم من مال این جا نبودم!من اشتباهی اومدم!!!
*من مشغول باز کردن جزوه ام می شم که 5 صفحه ی اولش پره شعره!
بغل دستی در حال نگاه کردن به جزوه ی من! : نه!تو مال این جا نبودی!!!
من:انقدر تابلوِ مال اینجا نبودم؟!!!!!!!
بغل دستی:خیلی تابلوِ!!!:) خیلی!!!
پ.ن:انصاف داشته باشم و ناشکری نکنم!دانشگاه شریف از خیلی جهت ها فوق العاده اس و واقعا به رشد من کمک کرد!اما...
خدا کنه همه ی آدمها بتونن از همون اول راهشون رو طبق استعداد و علاقه شون انتخاب کنن!
نه استعداد خالی!یا علاقه ی خالی!...که در این صورت خیلی تابلو!!!ناراضی خواهند بود!